تحلیل نقاط قوت و ضعف اجرای
پروژههای شش سیگما
نویسنده : طیبه محسنی ازغندی
ماهنامه صنعت خودرو
در این مقاله، وضعیت ابزار و تکنیکهای اصلی دانش مهندسی کیفیت از نظر وضعیت ذاتی آنها و همچنین شرایط اجرای آن در ایران، بررسی و برخی نقاط ضعف مهم عنوان شده و راهکارهایی که در متدولوژی شش سیگما درنظر گرفته شده تا از بروز این مشکلات جلوگیری شود، معرفی خواهد شد. به دلیل برخی مسائل ساختاری و فرهنگی در جامعه و شتابزدگی ناچار صنایع ایران به منظور جبران فاصله شدید با کشورهای پیشرفته، بیم آن میرود که مشکلاتی جدید در اجرای پروژههای شش سیگما پیش آید. دیگر هدف عمده مقاله، تذکر این خطرات است که انشاءالله با درنظرگرفتن آنها بتوان شاهد اجرای موثر و کارای شش سیگما در کشور بود.
امروزه، چند دهه از معرفی ابزار مختلف کیفی در جهان میگذرد و کشور ما نیز با تاخیری نسبتاً چشمگیر، آغاز به درک و پیادهسازی این ابزار و ت
1000
نیکها کرده است. متد شش سیگما با استفاده از ابزار و تکنیکهای مختلف کیفی و مدیریتی، با دو هدف توام کاهش هزینه و افزایش کیفیت، اقدام به حل مسائل مهم سازمان در قالب پروژههای مختلف میکند.
در این مقاله مشکلات مهم در اجرای تکنیکهای منفرد کیفی در حیطههای هدفگذاری، هزینه و سود، ساختار علمی و اجرایی پروژه، گسستگی کارکردها، شناخت و پذیرش تغییرات بهعنوان ذات فرایندها و در نهایت رهاشدن پروژه پس از بهبود، بررسی شده و راهکار نهفته در شش سیگما به منظور جلوگیری از بروز این مشکلات، بررسی و ریسک اجرای هر راهکار تحلیل شده است.
● هدفگذاری
هر یک از ابزار و تکنیکهای مختلف کیفی و مدیریتی، برای نیل به هدفی خاص معرفی شده و در جایگاه مناسب خود بسیار مفید هستند. مثلاً هدف در تکنیک QFD، بسط رضایت مشتری در تمام ویژگیهای کیفی محصول و یا در FMEA هدف پیشبینی ریسک فرایندها و اقدام در زمینه پیشگیری از اتفاقات نامطلوب است. این اهداف قطعا بسیار ارزندهاند. اما در عمل، اقدام برای شناخت و بسط کامل خواست مشتری و همچنین کاهش تمام موارد با نمره ریسک (RPN) بالا، کاری بسیار دشوار و زمانبر است. از سوی دیگر در تکنیکهایی همچون DOE,MSA و آنچه که در عمل از SPC میبینیم، اهداف بسیار خاص و متمرکز بر مشکلی است که بعضاً اهمیت آن برای سازمان مشخص نبوده و حتی در کمال تاسف دیده میشود که اجرای یک ابزار، خود به یک هدف تبدیل شده است.